مجموعهٔ فرهنگی شهید بهشتی از اولین مجموعههای فرهنگی و تشکیلاتی شهر اصفهان است که به الگویی برای بسیاری از فعالیتهای فرهنگی شهر اصفهان تبدیل شد. این مجموعه در محلهٔ لنبان واقع شده است و سالهاست چراغ فعالیت مردمی و فرهنگی را در محلهٔ لنبان روشن نگاه داشته است. برای صحبت پیرامون این مجموعه به سراغ دکتر حمیدرضا نادرالاصلی رفتیم؛ کسی که هماکنون رئیس هیئتمدیره مرکز شهید بهشتی است. او دربارهٔ تاریخچهٔ مجموعهٔ شهید بهشتی توضیح داد. نام نادرالاصلی البته با مجموعه شهید بهشتی بهواسطهٔ فعالیتهای برادران نادرالاصلی گره خورده است و اینبار حمیدرضایشان از تاریخچه و تحولات این مجموعه گفت. مجموعهٔ شهید بهشتی در این سالها به تشکیلات و نظم ساختاری اهمیت زیادی داده است و از این نظر درخور تأمل است. این مصاحبه فرصتی شد تا بخشی از این تجربه و آثار مثبت و منفی آن کمی بررسی شود.
چه شد که مجموعهای با نام شهید بهشتی شکل گرفت؟ بین مرکز و شخص شهید بهشتی چه نسبتی برقرار است؟
سابقهٔ فعالیتهای این مجموعه به قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بازمیگردد؛ به زمانی که عدهای از جوانان مؤمن و دغدغهمند خیابان مسجد لنبان (افرادی مثل حاجآقا مجید نادرالاصلی، آقای علی ثموعی و امیرحسین ثموعی) تصمیم گرفتند در این مسجد که پایگاه تجمع مردمی و راهپیماییهای شبانه قبل از انقلاب بود، کار فرهنگی انجام دهند و تشکلی به نام انجمن اسلامی را راهاندازی کردند. بعد از پیروزی انقلاب و شروع جنگ تحمیلی، متأسفانه فرصت کمتری برای انجام فعالیتهای فرهنگی وجود داشت؛ بههمیندلیل روند برنامههای مجموعه با وقفهای روبرو شد و دوباره از اواخر جنگ و در سالهای 64 و 65 با جدیت از سر گرفته شد. در همین زمان اولین جرقههای تأسیس مرکز شهید بهشتی زده شد.
اما انتخاب نام «شهید بهشتی»، به جهت فکری و تشکیلاتی مجموعه برمیگردد. شهید بهشتی برای اعضای مجموعهٔ ما بهلحاظ شخصیتی و تشکیلاتی الگو بودند. همچنین عضویت تعدادی از مؤسسان مجموعه در حزب جمهوری اسلامی باعث تقویت این جهتگیری فکری شد. ما معتقدیم هرچه داریم، از شهید بهشتی و مرحوم پرورش است.
دلیل دیگر انتخاب این اسم شخصیت وارستهٔ ایشان، بهعنوان یک مجاهد و استاد اخلاق بود که اعضای مجموعهٔ بهشتی را تحتتأثیر خود قرار داده بود. همچنین نزدیکی منزل پدر این شهید بزرگوار به مسجد لنبان در این نامگذاری بیتأثیر نبود.
گویا اسم خیابانی هم که مجموعهٔ شهید بهشتی در آن است ابتدا دکتر فاطمی بوده و بعداً تغییر نام پیدا کرده است.
اسم این خیابان در ابتدای پیروزی انقلاب خیابان دکتر فاطمی، به نام وزیر دکتر مصدق، بود؛ ولی اعضای مجموعه بهخاطر محبتی که به شهید بهشتی داشتند، شبانه تابلوهای شهرداری را خط میزدند و اسم خیابان را به اسم شهید بهشتی تغییر میدادند. این تقریباً کار ثابت ما و شهرداری شده بود که ما اسم خیابان را به اسم شهید بهشتی تغییر میدادیم و شهرداری دوباره نام دکتر فاطمی را مینوشت. پس از مدتی شهرداری اسم خیابان را به نام امیر عرب تغییر داد و ما بازهم اسم شهید بهشتی را روی تابلوها نوشتیم! بعد از مدتی متوجه شدیم این روند فایده ندارد؛ بههمیندلیل تصمیم گرفتیم که تابلوی خیابان را از جایش بکنیم و یک تابلو همانند تابلوهای شهرداری به نام خیابان شهید بهشتی بهجای آن قرار دهیم. بعد از این اتفاق، نام خیابان برای همیشه به نام شهید بهشتی باقی ماند.
در تاریخچهٔ مرکز فرهنگی شهید بهشتی عنوان شده است که مجموعه فعالیت اصلی خود را در قالب هیئت شروع کرده است.
به این صورت که میفرمایید نیست و تاریخچهٔ مجموعه به قبل از آن برمیگردد. ما در زمان بنیصدر و بهمنظور مقابله با جریانهای انحرافی و منافقین، در دبیرستان صائب یک تشکل اسلامی به اسم انجمن اسلامی مدارس اصفهان تأسیس کردیم و در آنجا از همهٔ مناطق و دبیرستانهای شهر که فکر میکنم حدود هشتاد مدرسه بود، نماینده داشتیم. این تشکل را یک شورای مرکزی که از منتخبین مناطق بودند، اداره میکردند که شهید مطیع، دکتر قاسمزاده و آقای زمانی از اعضای آن بودند.
پس از اینکه دورهٔ دانشآموزی اعضای انجمن اسلامی به پایان رسید، ظرفیت بسیار مناسبی از نیروی انسانی در مدارس بهوجود آمد که عبارت بودند از حدود 1500 نفر دانشآموز، 350 هوادار و 150 عضو فعال. این ارقام نشان میداد که میتوان از این ظرفیت برای پیشبرد برنامههای فرهنگی استفاده کرد.
بههمیندلیل در سال 64 و 65 دوباره تشکل انجمن اسلامی مسجد لنبان را احیا کردیم و برای اولینبار با ایدهٔ شهید بدری که از جوانان فعال و بااخلاص تشکل بود هیئتی با نام «یا زهرا» را که از دل همان تشکل انجمن اسلامی بود، راهاندازی کردیم. درهمینحال اولین جرقهٔ تشکیل مرکز فرهنگی شهید بهشتی زده شد و هیئت «یا زهرا» از سال 1375 به اسم مرکز فرهنگی شهید بهشتی تغییر نام داد.
برای فعالیت در مسجد لنبان مشکلی نداشتید؟
در ابتدا فعالیت در مسجد لنبان علیرغم برکاتی که داشت، با مشکلاتی نیز همراه بود. برای مثال امام جماعت مسجد شخصی بود که رابطهٔ خوبی با جریان انقلاب نداشت و فرزند او عضو گروه «امتی» بود. این گروه معمولاً با فعالیتهای ما مقابله میکرد؛ ولی بهدلیل پافشاری بچهها برای فعالیت در مسجد، عملاً این گروه از دور فعالیت در مسجد خارج شد.
دربارهٔ چارت تشکیلاتی خود کمی توضیح میدهید؟
حجتالاسلام محمدعلی بهشتی که پسرعموی شهید بهشتی هستند، بهعنوان رئیس هیئتامنای مجموعه فعالیت میکنند. وظیفهٔ هیئتامنا سیاستگذاری و ابلاغ سیاستها به واحدها است و وارد فضای اجرایی نمیشود.
بعد از هیئتامنا، هیئتمدیره است که از چند عضو حقوقی و حقیقی و همچنین چند نماینده از هیئتامنا تشکیل شده است. در هیئتمدیره آقای رضا نادرالاصلی بهعنوان رئیس اسبق هیئتمدیره، آقای سیدین بهعنوان رئیس سابق هیئتمدیره، دکتر محمدی بهعنوان مدیرعامل مجموعه از نسل اول مجموعه، دکتر کجباف و آقای ماهآورپور بهعنوان دو عضو هیئتمدیره از نسلهای دوم و سوم مجموعه حضور دارند و آقای مهندس ابوطالبیان و آقای علی سیدین بههمراه اینجانب هیئتمدیره را تشکیل میدهند.
در مجموعه یک شورای راهبردی نیز فعال است که از دو بخش ستاد راهبردی بهعنوان مجموعهٔ نرمافزاری و محتوایی و ستاد مالی بهعنوان مجموعهٔ سختافزاری تشکیل شده است.
یک قسمت هم برای امور اجتماعی و برای فعالیت در حوزه قرضالحسنه و روانشناسی در نظر گرفته شده است. یک واحد به نام واحد ارتباطات اسلامی هم داریم که برگزاری جشنها را برعهده دارد. همچنین واحد مشارکتها و واحد تربیتی نیز در چارت اجرایی ما وجود دارد.
شیوهٔ تربیت دانشآموز و نوجوان در مجموعهٔ شما از همان ابتدا بهصورت مدل رابط دنبال شده است، دربارهٔ این مدل و شکلگیری آن در مجموعه کمی توضیح دهید.
باتوجهبه حضور عدهای از اعضای مجموعه در حزب جمهوری اسلامی، مدل رابطین، شیوهای بود که تجربه شده بود و به نظر میآمد کارآمد است. این سیستم رابطین از حزب جمهوری اسلامی گرفته شد. مرحوم پرورش معتقد بودند که چهل شاگرد خوب تربیت کند و این چهل شاگرد نیز هر کدام چهل شاگرد خوب تربیت کنند و بههمینترتیب ادامه پیدا کند. البته معتقدم نظر مرحوم پرورش محقق هم شد. باید بگوییم امروزه هرچه اصفهان ازلحاظِ فرهنگی دارد، مدیون شخصیت کارآمد و بااخلاص مرحوم پرورش است که در ابتدای انقلاب با سخنرانیهایشان برای گروههای چندهزار نفری نخبگان فرهنگی، راه رسیدن به اهداف انقلاب را ترسیم کردند.
بهنظر میرسد مجموعهٔ شما از مرحوم پرورش تأثیر زیادی گرفته است.
سیستم حزب جمهوری اسلامی بهصورت رابط بود. سیستمی که در آن باید حدود هفت تا ده نفر به همراه یک رابط در گروهی مشخص حضور داشته باشند. این نکته در کلام رهبر نیز بیان شده است: «گروههای بین هفت تا پانزده نفر با رابطی همسنخ که درک متقابل داشته باشد، شکل بگیرد.» ما در مجموعهٔ خودمان این را اجرا کردیم و البته در این راه از بیانات استاد پرورش هم بهره بردیم. باید بگویم امروزه هر شخصیت فرهنگی که در اصفهان میبینیم بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم تحتتأثیر استاد پرورش بوده است.
در برنامهریزیهای مجموعهتان به چه اصولی پایبند هستید؟
ما همواره به دو اصل پایبند بودهایم، اول اینکه یک روحانی فرهنگی همتراز و همسنخ با مجموعه بهعنوان محور برنامهها قرار بگیرد که بتوان با او مشورت کرد و از او نظرخواهی کرد. دیگر آنکه اعتقاد داریم مکانی که قرار است در آن کار فرهنگی انجام دهیم بسیار مهم است که کجا باشد. بههمیندلیل است که میگوییم مسجد باید محور برنامهها باشد و این حضور در مسجد علاوهبر برکاتی که دارد، روی ناخودآگاه انسان تأثیر تربیتی دارد. بنابراین سعی میکنیم اعضای مجموعه را در مرحلهٔ اول با مسجد و فضای آن آشنا کنیم.
دربارهٔ مکان فرهنگی و بهطور مشخص دربارهٔ مسجد توضیح بیشتری میدهید؟ شما از طریق مسجد چه هدفی را دنبال میکنید؟
در برنامهٔ تربیتی، اصل معنویت است و مسجد تجلیگاه این معنویت است. مسجد، معبد خودسازی خیلی از انسانهای وارسته بوده است. ما معتقدیم انجام کار تربیتی و فرهنگی در مسجد برکت و تأثیر بیشتری دارد. برای مثال ما در کنار مسجد زمین فوتبال ساختهایم تا فعالیت ورزشی نیز آمیخته با فضای معنوی باشد. به نظر من معنویتمحوری یا همان مسجدمحوری راه درمان معضلات کشور درزمینهٔ اجتماعی و فرهنگی است. اگر مسجدمحوری در کشور و محلههای ما بهعنوان یک پایگاه اجتماعی احیا شود، میتوان امید داشت که مشکلات کمتر شود.
یکی از ویژگیهای مجموعهٔ شهید بهشتی این است که فعالیت خود را در محلهای شروع کرد که در آن به مباحث فرهنگی توجه چندانی نمیشد.
قدر این انقلاب را باید دانست. قبل از پیروزی انقلاب در بعضی از محلهها، بعد از مغرب دیگر هیچ خانمی جرئت بیرونآمدن از خانه را نداشت. برهمیناساس و اول با عنایت خدا و دوم با جهاد و انسجام نیروهای مؤمن مسجدی که با تفاهم و بااخلاص با یکدیگر فعالیت میکردند، توانستیم جو محل را تغییر دهیم و رسالت اصلاح محله را به سرانجام برسانیم؛ چراکه شهید بهشتی معتقد بود که بهترین کار این است که یک جامعه کوچک اسلامی بسازیم.
مرکز فرهنگی شهید بهشتی از بدو تأسیس برای خود نقشهٔ راه در نظر گرفته بود؟
از سال 66 و 67 که اولین سالهای حیات مجموعه بهحساب میآید؛ اساسنامه بهعنوان سند راه و مرامنامه و ساختار مجموعه تدوین شد. در کنار اینها مجموعه با کمک اساتید شاخص، طرح درسی برای دانشآموزان شانزدهساله با محوریت تحکیم روابط خانوادگی، برای دانشآموزان هفدهساله با محوریت مهارت انتخاب صحیح دوست و برای دانشآموزان هجدهساله با محوریت آموزش مسائل جنسی تدوین کرد.
این طرح درسها را اساتید در شورای رابطین برای رابطها بیان میکردند و سپس رابطها اینها را به نوجوانان ارائه میکردند. طرح درسهایی که مجموعه هنوز از آنها بهعنوان اصلیترین نیازهای هر نوجوان استفاده میکند. این نکته را هم باید متذکر شوم که شورای رابطین زیر نظر مسئولان فرهنگی مجموعه اداره میشود و دو محور اساسی دارد؛ یکی بیان مسائل تربیتی و فرهنگی و دیگری بحثهای تشکیلاتی. چون اساس شکلگیری تشکیلات حضور رابطی قوی است.
باتوجهبه اینکه هر مجموعهای برای ادامهٔ حیات خود نیازمند این است که خود را با زمان و نسل مخاطب تغییر دهد، این تغییر در مجموعهٔ شما در کدام قسمت اتفاق افتاده است؟ برای مثال آیا کار در مجموعه شما به نسل جوان سپرده شده است یا فعالیت شما توسعه پیدا یافته است یا اساسنامهٔ مجموعهٔ شما در این سالها تغییری کرده است؟
امیرالمؤمنین میفرمایند: «فرزند زمانه خود باش.» مرکز فرهنگی شهید بهشتی یا هر مجموعهٔ فرهنگی دیگری باید پویایی خود را حفظ کند تا پاسخگوی نیازهای نسل جوان باشد. ما درهمینراستا و حدود سه سال پیش باتوجهبه نیازهای نسل جدید یک سند چشمانداز دهساله تدوین کردیم و معتقدیم باید در چند سال آینده نیز این کار را انجام دهیم. اساسنامهٔ مجموعه محتوای ثابتی دارد؛ ولی قابلیت اصلاح را هم دارد.
مسئولان مرکز فرهنگی شهید بهشتی معتقدند چون تغییر نسلها سریعتر اتفاق میافتد و فاصلهٔ نسلی کم شده است، باید در برنامهریزیها انعطاف داشت. ما علیرغم اینکه به تشکیلات پایبند هستیم، معتقدیم نباید خود را به قوانین فعلی محدود کنیم و هرگاه لازم شده است قوانین جدیدی را برای مجموعه تصویب کردهایم. خود شهید بهشتی بهعنوان یک شخصیت تشکیلاتی معتقد بودند که همهچیز در تشکیلات پیش نمیرود.
به نظر شما طرح درسهایی که در سالهای اول فعالیت مجموعه تدوین شده است، امروزه نیز پاسخگو است و آیا میتوان این طرح درسها را در شاخهٔ دانشجویی نیز اجرا کرد؟
ما در مجموعه، یک شورای راهبردی داریم که اهداف و برنامههای مجموعه را در بخشهای دانشآموزی و دانشجویی ابلاغ میکند. همچنین یک کارگروه مهندسی فرهنگی داریم که روی طرح درسها و برنامهها ملاکگذاری میکند؛ بنابراین برنامهها مطابق با نیاز تعریف میشوند. این ملاکگذاری بهمنظور آگاهی از وضعیت مجموعه انجام میشود که مشخص میکند مجموعه در کجای مسیر خود قرار دارد.
دربارهٔ مرکز فرهنگی شهید بهشتی گفته میشود که روند تغییر و تحول در مجموعه، بهدلیل اینکه افراد قدیمی هنوز در رأس فعالیتها هستند، خیلی کُند است. این نقد را قبول دارید؟
یکی از اصلیترین اهداف و شاخص اهداف مرکز بهشتی از همان ابتدا کادرسازی برای نظام اسلامی بوده است. این کادرسازی در بستر مراکز فرهنگی اتفاق میافتد و قطعاً این نگاه به دنبال خود جوانگرایی را بههمراه دارد.
هدف ما در این زمینه توانمندسازی نوجوانان در همهٔ ابعاد و تربیت مدیرانی کارآمد است. ما اعتقاد داریم باید به نسل جوان اعتماد کرد؛ ولی تأکید میکنم که از هر چیز و هر کس باید در جایگاه خودش استفاده کرد و نباید نیروها را از دست داد. به همین دلیل هرچه میگذرد مجموعه بزرگتر میشود؛ چون میخواهیم برای همهٔ اعضا برنامه تعریف کنیم و هرچه اعضا بزرگتر میشوند، کمتر از آنها بهعنوان نیروهای اجرایی استفاده میشود، بلکه آنها بیشتر در جایگاه سیاستگذاری برای مجموعه فعال میشوند و مناصب اجرایی در اختیار جوانترها قرار میگیرد.
برخی میگویند مجموعهٔ شهید بهشتی در امور تشکلاتی صفر و یکی عمل میکند و درواقع فکرها و ایدههای جدید به مجموعه ورود پیدا نمیکند. این حرف را قبول دارید؟
باید صادقانه گفت یکی از افتهای کار تشکیلاتی همین است که جلوی بعضی از خلاقیتها را میگیرد. ازطرف دیگر هم نمیشود تشکیلات و نظم نداشت. لذا باید هم خود را به قوانین محدود کنیم، هم در این زمینه انعطاف داشته باشیم. اخیراً در مجموعه نیز جلساتی با همین عنوان برگزار کردهایم که چگونه از همهٔ استعدادها استفاده کنیم.
درحالحاضر ما در حال تغییر هستیم که اعضای قدیمیتر دیگر بهعنوان نیروی اجرایی درگیر کارها نباشند و بهعنوان ریلگذار برنامهها حضور داشته باشند و جوانترها با فکر خودشان فعالیتهای اجرایی را انجام دهند. این کار باعث میشود قدرت خلاقیت عوامل اجرایی زیادتر شود. از این نظر خود مجموعه هم به مشکلات ناشی از این آفت پی برده و حدود پنجشش ماه است که مشغول تغییر این روند است.
آیا برای تأمین هزینههای مالی مجموعه به دنبال ایجاد منبع درآمد برای خودتان هستید؟
در کار فرهنگیاسلامی حساب دودوتا چهارتا نیست و ما اعتقاد داریم حسنه خیلی بیشتر از هزینهها به مجموعه ورود پیدا میکند. شاید بیان این صحبتها آسان باشد، ولی وقتی پای اجرا میرسد، مشخص میشود به آن اعتقاد داریم یا نه. چون ما در نظام فرهنگی غربی فکر میکنیم، هنوز نتوانستهایم انسان را در نظام دینی تربیت کنیم. اگر بتوان انسانها را نظاممند تربیت کرد، موفقیت حاصل میشود. اخلاص و صداقت در مسائل فرهنگی بسیار مهم است. مجموعهٔ ما از ابتدا تا امروز هیچ منبع درآمدی در اختیار نداشته است. ما اعتقادمان این است خرج را خدا میرساند و تابهحال هم هزینههای مجموعه بیشتر با کمکهای مردمی تأمین میشود.
آیا مجموعه برنامهای برای گرفتن شهریه از اعضا، مانند گرفتن حق عضویت دارد؟
ما معتقدیم در انجام کار تربیتی باید فعالیتها نظاممند باشد. به همین دلیل از سال گذشته شهریهٔ اندکی از اعضا گرفته میشود که به ایجاد نظم و علاقه نسبت به مجموعه کمک میکند. این هزینه هم درنهایت برای خود آنها مصرف میشود. مجموعه در حال ارزیابی این کار است. در نظام دینی ما هم آمده است که اگر کسی هزینهای برای فعالیتی بپردازد، پایبندیاش به آن بیشتر میشود. این قطعهای از پازل نظاممندی مجموعه است. برای مثال خانوادهٔ شهدا که برای نظام فداکاری و ایثار کردهاند وابستگی زیادی به نظام دارند و حاضرند برای صیانت از نظام باز هم فداکاری کنند. همچنین درزمینهٔ مالی مجموعه در نظر دارد تا واحدی به نام واحد مشارکتها راهاندازی کند تا این واحد پیگیر تأمین هزینههای اقتصادی مجموعه باشد.
یکی از برنامههای توسعهای مرکز فرهنگی شهید بهشتی احداث و تجهیز ساختمانهای جدید است. دراینباره توضیح میدهید؟
شروع فعالیت مجموعهٔ شهید بهشتی در یک حسینیه قدیمی بود. با گسترش فعالیتها مکان بزرگتری برای انجام کارها در نظر گرفته شد.
هدف ما از تجهیز و ساخت اینگونه محیطها، فعالیت اجتماعی هدفمند و نخبهپروری است. برای مثال ما تصمیم داریم که در حوزهٔ رسانه و فضای مجازی کار کنیم که این هم نیازمندِ داشتن فضای اختصاصی است. در این مدل تصمیم نداریم مثل یک فرهنگسرا یا خانهٔ فرهنگ عمل کنیم؛ بلکه توسعهٔ فعالیتهای اجتماعی را بهصورت هدفمند و با برنامه و بهمنظور بهدستآوردن نتایج مناسب انجام میدهیم. تفاوت عمدهٔ مجموعهٔ ما با فرهنگسرا این است که مجموعهٔ ما به دنبال نتیجه است و مقطعی عمل نمیکند. همچنین مجموعه برای فعالیت در حوزهٔ دختران نیازمند مکان مجزا و اختصاصی است تا برای آنها فعالیتهای تربیتی و اختصاصی داشته باشد. بر همین اساس توسعه و ساخت فضاها و ساختمانهای جدید در دستور کار مجموعه قرار دارد.
یکی دیگر از فعالیتهای فرهنگیاجتماعی شاخص مرکز شهید بهشتی برگزاری مراسم محرم است. اهداف شما در برپایی این اجتماع عاشورایی چیست؟
هدف ما در برگزاری مراسم محرم، برپایی بهینهٔ این مراسم است؛ مراسمی که در شأن حضرت باشد. در ابتدا این مراسم بهصورت هیئتهای هفتگی برگزار میشد و در آن به دنبال دو هدف بودیم: یکی تقویت احساس و دیگری رشد و افزایش تفکر بهعنوان دو بُعد اساسی هر انسان. این هیئت در خانهٔ یکی از اعضا برگزار میشد و هرسال به شکوه آن اضافه میشد. به همین دلیل نیاز به یک مکان بزرگتر را در مجموعه احساس کردیم.
در ادامه به این نتیجه رسیدیم که باید یک مکان بزرگ برای خودمان داشته باشیم که خداراشکر این مکان جدید خریداری شد و برگزاری هیئتهای هر رده سنی بهصورت مرتب در آن انجام میشود.
در برنامهٔ محرم، مجموعهٔ ما علاوهبر برنامهٔ محتوایی که انتخاب سیر سخنرانی و محوریت مراسم را دربر میگیرد به سبک سینهزنی و مداحیها هم توجه میکند تا مراسمی باشکوه و در شأن یک روضهٔ واقعی برپا شود. جالب است بدانید که کارگروه مراسم محرم نُه ماه قبل از شروع مراسم برای آن برنامهریزی میکند.
باتوجهبه اینکه هدف شما درزمینهٔ نخبهپروری است، آیا به دنبال جذب نخبهها هستید یا میخواهید استعداد و ظرفیت یک عضو را فعال کنید؟ ظاهراً عضوگیری در مجموعهٔ شما کمی سخت است.
هدف ما در مجموعه نخبهپروری بهینه است. قرار نیست عضو جدید فقط بهلحاظ درسی عالی باشد. همین که مشخص شود فرد توانایی دارد، برای ما کفایت میکند. مهم برای ما ظرفیت نخبهشدن است.
سختبودن عضوگیری در گروه ما به دلیل کمبود امکانات است. چون مجموعه واقعاً دراینزمینه هزینه میکند و طبیعی است که به دنبال نتیجهٔ مشخصی است. به همین دلیل جذب در مجموعهٔ ما با دقت زیادی صورت میگیرد.
ممکن است کسی را بهخاطر اینکه خانوادهاش مذهبی نیست در مجموعه نپذیرید؟
بله، قطعاً ما سعی میکنیم اجازه ندهیم کسی به مجموعه وارد شود که برای کل مجموعه و اعضا آفت باشد؛ ولی باید اشاره کنم این فیلتر خیلی هم تنگ نیست. برای مثال، وجود ماهواره در خانهٔ افراد خط قرمز ما نیست. مجموعه معتقد است که فعالان فرهنگی باید بهسمت قشر خاکستری برود و از بین آنها جذب داشته باشد. این گسترش جذب در فعالیتهای فرهنگی بسیار بابرکت است.
چرا مجموعه تابهحال برنامهای برای خواهران نداشته است؟
این مسئله چند سالی است که در مجموعه بهصورت جدی بیان میشود و پس از احداث مکانهای جدید این انگیزه بیشتر شده است که باید واحد خواهران نیز فعال شود.
ما معتقد هستیم فضای فعالیت برادران و خواهران باید جدا باشد؛ هرچند تابهحال برنامه چندانی برای خواهران نداشتهایم ولی چند ماهی است که گروهی بهصورت تخصصی در حال برنامهریزی برای واحد خواهران هستند که میتوان در آینده انتظار داشت این واحد نیز به مجموعه اضافه شود. هدف از این واحد هم فعالیت اجتماعی در حوزهٔ خواهران است؛ چون باتوجهبه شرایطی که خواهران دارند نمیتوان انتظار کار تشکیلاتی داشت؛ به همین دلیل احتمالاً این واحد در بخش عمومی و اجتماعی فعالیت خود را شروع میکند. بههمینمنظور چند ماهی است که جلساتی بهصورت آزمایشی با حضور خانوادهٔ متأهلین برگزار میشود؛ ولی باید اشاره کرد که هنوز واحد کادرسازی و تشکیلات برای این بخش بهصورت جدی فعال نشده است.
ارتباط مجموعه با خانوادهها چگونه است؟ آیا مجموعه خود را ملزم به گزارشدهی به خانوادهها میداند؟ برای تعامل بیشتر با خانوادهها چه برنامهای دارید؟
ما در شاخهٔ دانشآموزی در سطوح مختلف برای خانوادهها برنامهٔ ماهانهٔ منظم داریم که در این برنامهها دو هدف را دنبال میکنیم: یکی برگزاری جلسات تربیتی و آموزش برای خانوادهها و دیگری ارتباط خانوادهها با رابطین که این باعث اعتماد بیشتر خانوادهها به مجموعه شده است.
در طول این سالها افراد شاخص زیادی به مجموعهٔ شما رفتوآمد داشتهاند که بعضی از آنها تمایلات سیاسی بارزی هم داشتهاند. آیا دعوت از این افراد پیام سیاسی هم دارد؟
مجموعهٔ شهید بهشتی خود را ملزم میداند که فعالیت سیاسی نداشته باشد؛ ولی به دلیل اینکه در دامن انقلاب اسلامی رشد کرده است خود را ملزم به پاسداری از نظام میداند و هرگاه پای منافع نظام در میان باشد در صحنه حاضر است. دکتر آقاتهرانی یکی از اساتید اخلاق است و مجموعه باتوجهبه اهداف خود از حضور ایشان بهرهمند میشود و این به معنای جهتگیری فکری مجموعه از هیچ حزب و گروه سیاسی نیست.
آیا فعالیت سیسالهتان را مستند و نظاممند هم کردهاید؟
همانطور که عرض کردم فعالیتهای فرهنگی باید نظاممند شود و این نظاممندی باید در مسائل خُرد و کلان اتفاق بیفتد. برای مثال وقتی ما در تشکل انجمن اسلامی همراه با شهید مطیع و آقای قاسمزاده و آقای زمانی بودیم، همهٔ تشکلهای انجمن باهم ارتباط داشتند و میتوانستند بهترین فعالیتها را با بیشترین ظرفیت انجام دهند. ولی متأسفانه امروز مجموعهها اینطور باهم تشکیلاتی عمل نمیکنند و هر کدام بهصورت جزیرهای مستقل عمل میکنند. درصورتیکه اگر اتحاد و همدلی باشد و مجموعهها از تجربه و توان یکدیگر استفاده کنند، نتایج بهمراتب بهتری بهدست میآورند. امیدواریم مجموعههای مهم و تأثیرگذار شهر در کنار هم جمع شوند و با سازماندهی و برنامهریزی، فعالیتهای مؤثری انجام دهند.
مستندسازی در مجموعه انجام شده است؛ ولی انسجام ندارد و این بهخاطر نظاممندنبودن سیستم است. با اینکه پیشتر کارهای بهتری در این زمینه انجام دادهایم؛ ولی امروز در مستندکردن کمی عقب هستیم. مثلاً ما در سال 75 نمایشگاهی از دستاوردهای مجموعه برپا کردیم که آقای حامدیان، مدیرکل ارشاد اصفهان در آن زمان، پس از بازدید از نمایشگاه پیشنهاد داد که بهعنوان نمایندهٔ ارشاد اصفهان در تهران یک نمایشگاه برپا کنیم. باید گفت امروزه دستگاههای فرهنگی از نبود نظاممندی مینالند و این بزرگترین ضربه به نتیجهٔ فعالیتهای فرهنگی است.